حتماً برای شما هم پیش آمده است که هنگام فکر کردن، برنامهریزی یا تصمیمگیری، با خود حرف بزنید. گاهی این گفتگوها در ذهن انجام میشوند و گاهی به صورت بلند بیان میشوند. برخلاف تصور عمومی، خود گویی به خودیِ خود نشانه «دیوانگی» نیست، بلکه یکی از شیوههای طبیعی مغز برای پردازش اطلاعات است. با این حال، اگر این رفتار تکرار شونده، پرتنش یا همراه با توهم باشد، ممکن است نیاز به بررسی تخصصی داشته باشد. در این مطلب از سایت پزشک شهر به بررسی درمان کسانی که با خود حرف میزنند می پردازیم.
مجله سلامت پزشک شهر با ارائه مطالب، به شما در انتخاب بهترین راهکار برای سلامتی خود کمک میکند. اما فراموش نکنید که این اطلاعات صرفاً جهت آگاهی است و جایگزین نظر پزشک معالج شما نیست. برای تشخیص و جراحی باید به پزشک مراجعه کنید.
دیدگاه روان شناسی درباره صحبت کردن با خود

حرف زدن با خود با صدای بلند، برخلاف آنچه ممکن است در نگاه اول عجیب به نظر برسد، پدیدهای نسبتاً رایج و حتی در برخی موارد مفید است. روانشناسان معتقدند که این رفتار میتواند نقشهای گوناگونی در تنظیم هیجانات، تمرکز ذهن و حتی درک بهتر افکار ایفا کند. با این حال، علت بروز این رفتار در افراد مختلف ممکن است متفاوت باشد.
انزوای اجتماعی و نیاز به ارتباط
یکی از نظریههای مطرح در روانشناسی بیان میکند که افرادی که مدت زمان زیادی را تنها میگذرانند، تمایل بیشتری به صحبت کردن با خود دارند. برای این افراد، گفتوگو با خود نوعی جایگزین برای تعامل اجتماعی محسوب میشود.
پژوهشهای متعددی این دیدگاه را تأیید کردهاند. بهعنوان مثال، تحقیقات نشان دادهاند بزرگسالانی که در دوران کودکی احساس تنهایی یا طردشدگی را تجربه کردهاند، در بزرگسالی بیشتر با خود با صدای بلند صحبت میکنند.
همچنین، افرادی که احساس تنهایی یا نیاز شدید به تعلق دارند، از گفتوگو با خود به عنوان راهی برای پر کردن خلأ ارتباطی استفاده میکنند؛ در واقع ذهن، از این طریق سعی میکند حس تعامل و همراهی را بازسازی کند.
اختلالهای شناختی و هیجانی
از دیدگاه دیگر، صحبت کردن با خود میتواند پاسخی به فشارهای ذهنی یا اختلالهای موقت شناختی باشد که در نتیجه استرس، اضطراب یا افکار وسواسی ایجاد میشوند. در چنین شرایطی، فرد با بیان افکار خود بهصورت کلامی، تلاش میکند تا ذهنش را آرام کرده و افکار پراکنده را نظم دهد.
برای نمونه، پژوهشی نشان داد که افرادی که پیش از سخنرانی عمومی احساس اضطراب میکنند، تمایل بیشتری دارند که با خود با صدای بلند حرف بزنند. نکته جالب این است که نوع گفتوگو اهمیت دارد: افرادی که گفتوگوی مثبت و حمایتکننده با خود دارند، اضطراب کمتری را تجربه میکنند، در حالی که گفتوگوهای منفی یا انتقادی، اضطراب و استرس را تشدید میکند.
در مجموع، روانشناسی این رفتار را نهتنها نشانهای از مشکل نمیداند، بلکه در بسیاری موارد آن را راهی سالم برای خودتنظیمی ذهن و هیجانها معرفی میکند به شرط آنکه گفتوگوها سازنده و آگاهانه باشند.
انواع مختلف صحبت با خود

گفتگو با خود میتواند شکلها و اهداف گوناگونی داشته باشد. این رفتار ذهنی در اصل به دو دستهی کلی مثبت و منفی تقسیم میشود، اما بر اساس نوع هدف و کارکرد نیز تنوع زیادی دارد.
گفتوگوی مثبت و منفی
گفتوگوی مثبت شامل بیان جملاتی دلگرمکننده، امیدبخش و الهامبخش است که به افزایش انگیزه و اعتمادبهنفس کمک میکند. در مقابل، گفتوگوی منفی معمولاً با سرزنش، انتقاد از خود یا تمرکز بر اشتباهات همراه است و میتواند تأثیرات روانی منفی بر فرد بگذارد.
گفتوگوی آموزشی یا راهبردی
در این نوع از گفتوگو، فرد برای انجام درست یک کار یا حل یک مسئله، مراحل را در ذهن یا با صدای بلند مرور میکند. این نوع صحبت با خود نوعی راهنمایی ذهنی محسوب میشود و باعث میشود تمرکز و دقت فرد در انجام وظایف بیشتر شود.
گفتوگوی انگیزشی یا تشویقی
در گفتوگوی انگیزشی، فرد با گفتن جملاتی مانند «میتونم انجامش بدم» یا «تا اینجا خیلی خوب پیش رفتم» به خود انرژی مثبت میدهد. این نوع گفتوگو نقش مهمی در حفظ اراده، افزایش اعتمادبهنفس و تداوم تلاش در مسیر اهداف دارد.
آگاهی از این انواع گفتوگو به شما کمک میکند تا از قدرت ذهن خود برای رشد فردی و کنترل احساسات بهرهی بیشتری ببرید. برای مشاوره روانشناسی در منزل در شیراز می توانید در پزشک شهر اقدام کنید.
چرا حرف زدن با خود چیز بدی نیست؟
صحبت کردن با خود نهتنها نشانهی مشکل روانی نیست، بلکه یکی از عادات طبیعی و حتی مفید ذهن انسان به شمار میرود. روانشناسان از این رفتار با عنوان گفتار درونی یا خودگفتاری یاد میکنند و باور دارند که این نوع ارتباط درونی میتواند به بهبود تمرکز، افزایش انگیزه و پردازش بهتر احساسات کمک کند. در ادامه، دلایلی آورده شده است که نشان میدهد حرف زدن با خود میتواند رفتاری سالم و سودمند باشد.
کمک به یافتن اشیا و سازماندهی ذهنی
وقتی زیر لب عباراتی مانند «کلیدم کجاست؟» یا «لیست خرید، لیست خرید» را تکرار میکنید، در واقع ذهن خود را برای تمرکز روی هدف فعال میکنید. پژوهشها نشان دادهاند که بیان کلمات مرتبط با هدف (مثلاً گفتن نام شیء مورد جستوجو) باعث میشود مغز سریعتر اطلاعات بصری مربوط به آن را بازیابی کند. بنابراین، گفتار با خود میتواند حافظه کاری را فعال و جستوجو را مؤثرتر کند.
افزایش تمرکز و کاهش حواسپرتی
در بسیاری از رویکردهای روانشناسی و حتی جلسات تمرکز ذهنی (mindfulness)، از گفتار با خود برای تقویت تمرکز استفاده میشود.
برای مثال، هنگام انجام کارهای دشوار یا تکراری، گفتن جملاتی مانند «الان نوبت مرحلهی بعدی است» یا «فقط کمی دیگر مانده» باعث میشود افکار مزاحم کمتر شوند و توجه شما روی انجام کار بماند. حتی شکایت کردن یا حرف زدن هنگام خستگی، نوعی تخلیهی هیجانی است که مانع از فروپاشی تمرکز میشود.
افزایش انگیزه و اعتمادبهنفس
خودگفتاری مثبت یکی از مؤثرترین راهها برای تقویت روحیه در موقعیتهای چالشبرانگیز است. گفتن جملاتی مانند «میتونم انجامش بدم» یا «تا اینجا خیلی خوب پیش رفتم» باعث فعال شدن نواحی مغزی مرتبط با پاداش و انگیزش میشود.
وقتی این جملات را با صدای بلند بیان میکنید، اثرشان قویتر از زمانی است که فقط در ذهن مرورشان میکنید، زیرا درگیر کردن شنوایی باعث تقویت باور و پذیرش پیام میشود.
کمک به درک و مدیریت احساسات دشوار
گاهی احساسات آنقدر پیچیدهاند که بیان آنها برای دیگران دشوار است. در چنین مواقعی، گفتوگو با خود میتواند مانند یک فرآیند درمانی عمل کند. بیان احساسات با صدای بلند به شما اجازه میدهد تا عواطف را از زاویهای بیرونیتر ببینید و بین نگرانیهای واقعی و افکار اغراقآمیز تمایز قائل شوید.
به این ترتیب، حرف زدن با خود میتواند نوعی تمرین خوددرمانی و راهی برای آرامسازی ذهن باشد.
صحبت کردن با خود نشانهی ضعف ذهنی نیست، بلکه ابزاری طبیعی برای تفکر، تمرکز، انگیزش و پردازش احساسات است. نکتهی مهم این است که محتوای گفتوگو مثبت، آگاهانه و هدفمند باشد؛ زیرا گفتوگوهای منفی یا سرزنشآمیز میتوانند اثر معکوس بگذارند.
راه های بهره برداری حداکثری از گفت و گوی با خود
صحبت کردن با خود، اگر به درستی و آگاهانه انجام شود، میتواند به ابزاری مؤثر برای رشد فردی، کنترل هیجانها و بهبود تمرکز تبدیل شود. روانشناسان تأکید دارند که گفتوگوی درونی تنها زمانی مفید است که جهت و محتوای آن هدفمند و مثبت باشد. در ادامه چند راهکار برای استفادهی مؤثرتر از این مهارت ذهنی آورده شده است.
حفظ لحن و محتوای مثبت گفتوگو
یکی از اصول مهم در گفتوگو با خود، مثبت نگهداشتن لحن و پیام است. گفتوگوهای منفی، چه در ذهن و چه با صدای بلند، میتوانند به افزایش اضطراب، کاهش اعتمادبهنفس و تشدید احساس ناکامی منجر شوند.
به جای گفتن جملاتی مانند «نمیتونم انجامش بدم»، سعی کنید آن را با عباراتی مانند «اگر تمرکز کنم، حتماً از پسش برمیام» جایگزین کنید. تمرکز بر نقاط قوت، موفقیتهای گذشته و زیباییهای زندگی، یکی از بهترین راهها برای تبدیل گفتوگو به منبع انرژی و آرامش است.
پرسیدن سؤال از خود
یکی از مؤثرترین روشهای بهرهگیری از گفتوگو با خود، طرح سؤال است. پرسیدن سؤالاتی مانند «از این تجربه چی یاد گرفتم؟» یا «چطور میتونم دفعهی بعد بهتر عمل کنم؟» باعث فعال شدن تفکر تحلیلی و تقویت حافظه میشود.
این شیوه در واقع نوعی خودآموزی است؛ یعنی شما با تکرار و مرور مفاهیم، به تثبیت آنها در ذهن و حافظهی بلندمدت کمک میکنید. گفتوگوی پرسشی همچنین میتواند برای مرور خاطرات مثبت و تقویت دیدگاه خوشبینانه نسبت به زندگی بسیار مفید باشد.
آگاهی از محتوای گفتوگو و گوش دادن به خود
تفاوت زیادی بین حرف زدن بیهدف با خود و گفتوگوی آگاهانه وجود دارد. وقتی به آنچه میگویید گوش میدهید، در واقع در حال بررسی و اصلاح الگوهای فکری خود هستید.
به ندای درونیتان دقت کنید؛ آیا اغلب خود را سرزنش میکنید یا تشویق؟ آیا بیشتر از واژههای امیدبخش استفاده میکنید یا منفی؟ آگاهی از این الگوها به شما کمک میکند تا بهتدریج افکار منفی را کاهش داده و گفتوگوی خود را در مسیر بهبود حال روحی هدایت کنید.
استفاده از ضمیر دوم یا سوم شخص
تحقیقات روانشناسی نشان دادهاند که تغییر زاویهی دید در گفتوگو با خود میتواند قدرت تنظیم هیجانات را افزایش دهد. به جای اینکه بگویید «من نمیتونم»، بگویید «تو میتونی» یا حتی «او دارد تلاش میکند».
این تغییر کوچک باعث میشود بین شما و احساساتتان فاصلهای سالم ایجاد شود، در نتیجه بهتر میتوانید هیجانهای منفی را کنترل کنید. استفاده از ضمیر دوم یا سوم به شما کمک میکند تا به خودتان از بیرون نگاه کنید و منطقیتر تصمیم بگیرید، بهویژه در شرایط پرتنش یا عاطفی.
حرف زدن با خود، اگر با آگاهی، مثبتنگری و تمرکز انجام شود، میتواند نقش کلیدی در رشد شخصی و آرامش روانی داشته باشد. با بازنویسی گفتوگوهای منفی، طرح سؤالات سازنده، گوش دادن به ندای درونی و تغییر زاویهی دید، میتوانید این عادت طبیعی را به ابزاری قدرتمند برای بهبود کیفیت زندگی تبدیل کنید.
درمان افرادی که با خود حرف میزنند

صحبت کردن با خود، بهویژه زمانی که هدفمند و آگاهانه باشد، امری طبیعی و حتی مفید است. با این حال، در برخی شرایط، اگر این رفتار بیش از حد تکرار شود یا با افکار منفی و توهمات همراه باشد، میتواند نشانهای از یک مشکل روانی نیازمند درمان باشد. روانشناسان تأکید دارند که مهمترین نکته در این زمینه، درک علت و نوع گفتوگو با خود است. در ادامه روشهای مؤثر برای مدیریت و درمان این رفتار آورده شده است.
جایگزینی گفتوگوی درونی با ارتباط اجتماعی
اگر گفتوگو با خود برای شما راهی برای فکر کردن یا تخلیهی هیجانات است، میتوانید آن را با گفتوگوهای واقعی جایگزین کنید. صحبت با دوستان، خانواده یا حتی مشاور میتواند به شما کمک کند افکار خود را بیرونی کرده و بازخورد دریافت کنید.
در شرایطی که برقراری ارتباط برایتان دشوار است، میتوانید از گروههای حمایتی یا جلسات درمانی آنلاین استفاده کنید تا از دایرهی انزوا خارج شوید.
مشغول نگهداشتن ذهن و بدن
یکی از راههای کاهش تمایل به حرف زدن با خود، درگیر کردن ذهن در فعالیتهای فیزیکی یا ذهنی است. ورزش، مطالعه، گوش دادن به موسیقی، کارهای هنری یا حتی جویدن آدامس میتوانند به کاهش تمایل به گفتوگوی بلند با خود کمک کنند.
اجرای تمرینهای ذهنآگاهی (Mindfulness) نیز بسیار مؤثر است، زیرا با آموزش تمرکز بر لحظهی حال، از پرسه زدن افکار و گفتوگوهای بیهدف ذهنی جلوگیری میکند.
نوشتن افکار و احساسات
نوشتن در دفترچهی شخصی یکی از روشهای جایگزین سالم برای گفتوگو با خود است. این کار باعث میشود ذهن از حالت گفتاری به حالت تحلیلی و نوشتاری تغییر کند، در نتیجه احساسات بهتر پردازش میشوند.
افرادی که افکار وسواسی یا اضطراب مزمن دارند، با نوشتن میتوانند فشار ذهنی خود را کاهش دهند و به مرور افکار منفی را شناسایی و اصلاح کنند.
تنظیم و بازنویسی گفتوگوهای منفی
اگر گفتوگو با خودتان بیشتر حالت انتقادی، ناامیدانه یا غمانگیز دارد، لازم است یاد بگیرید آن را بازنویسی کنید. گفتوگوهای منفی معمولاً پایهگذار اضطراب، افسردگی و کاهش عزتنفس هستند.
به جای تمرکز بر اشتباهات، از جملات حمایتی و واقعبینانه استفاده کنید:
- «من اشتباه کردم، اما میتوانم آن را جبران کنم.»
- «امروز سخت گذشت، ولی فردا بهتر میشود.»
این نوع بازگویی باعث تقویت گفتوگوی مثبت و کاهش خودسرزنشی میشود.
استفاده از درمان روانشناختی در صورت نیاز
اگر گفتوگو با خودتان بیش از حد، غیرقابل کنترل، یا همراه با افکار منفی، توهم، یا صداهای غیرواقعی است، لازم است با یک روانپزشک یا روانشناس متخصص مشورت کنید.
چنین علائمی میتوانند نشانههایی از اختلالات زیر باشند:
- افسردگی شدید
- اختلال اضطراب فراگیر یا وسواس فکری-عملی (OCD)
- اختلال دوقطبی
- اسکیزوفرنی یا سایر اختلالات روانپریشی
- اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
- اثرات سوءمصرف مواد مخدر یا داروهای محرک
در این شرایط، درمان ترکیبی از دارو درمانی، گفتاردرمانی، رفتاردرمانی شناختی (CBT) و مشاورهی تخصصی میتواند به فرد کمک کند تا گفتوگوهای ذهنی خود را کنترل کرده و سلامت روانیاش را بازیابد.
تشخیص مرز بین عادت سالم و نشانهی هشدار
بهطور کلی، گفتوگو با خود زمانی نیاز به درمان دارد که:
- گفتوگوها طولانی، غیرمنطقی یا غیرقابل کنترل باشند.
- فرد احساس کند در حال صحبت با شخص یا صدایی خارجی است.
- گفتوگوها با افکار تاریک، ناامیدکننده یا دستورات ذهنی همراه باشند.
در این موارد، مراجعه به متخصص اعصاب و روان در شیراز ضروری است، زیرا ممکن است زمینهی یک اختلال روانپریشی یا افسردگی عمیق وجود داشته باشد.
جمع بندی
حرف زدن با خود همیشه نشانهی اختلال نیست؛ گاهی حتی ابزار مفیدی برای تمرکز و خودتنظیمی است. اما اگر این رفتار از کنترل خارج شود، محتوای آن منفی باشد، یا با توهمات همراه شود، باید جدی گرفته شود. درمان مناسب، شامل گفتوگو با متخصص، تمرین ذهنآگاهی، تغییر الگوهای فکری و در صورت لزوم مصرف دارو است. آگاهی و اقدام بهموقع میتواند از بروز مشکلات روانی عمیقتر جلوگیری کند.
منبع: www.webmd.com
